عشق اول،عشق آخر
| ||
آنچه میخواهیم نیستیم آنچه هستیم نمیخواهیم آنچه دوست داریم نداریم و آنچه نداریم دوست داریم و عجیب است،امیدوار به فردایی روشن هستیم. (دکتر علی شریعتی) `````````````````````` از انسانها غمی به دل نگیر،زیرا خود نیز غمگینند با اینکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و عشق خود و حقیقت خود شک دارند پس دوستشان بدار اگرچه دوستت نداشته باشند. (دکتر علی شریعتی) [ جمعه 90/12/19 ] [ 12:0 صبح ] [ sina saliminia ]
[ نظرات () ]
قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من گذر کردم اشکهایی را بریز که من ریختم دردها و خوشیهای من را تجربه کن سالهایی را بگذران که من گذراندم... روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن همانطور که من انجام دادم ... بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی.... [ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 11:29 عصر ] [ sina saliminia ]
[ نظرات () ]
اینجا سرزمین واژه های وارونه است جایی که گنج, "جنگ" می شود درمان, "نامرد" می شود قهقه , "هق هق" می شود اما دزد همان "دزد" است درد همان "درد"... و گرگ همان گرگ [ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 11:25 عصر ] [ sina saliminia ]
[ نظرات () ]
امشب به قصه دل من گوش میکنی فردا مرا چو قصه فربموش میکنی
چون سنگها صدای مرا گوش میکنی سنگیو ناشنیده فراموش میکنیرگبار نوبهاریو خواب دریجه را از ضربه های وسوسه مغشوش میکنیدست مرا که ساقه سبز نوازش است با برگهای مرده هم آغوش میکنیگمراهتر از روح شرابی و دیده را در شعله مینشانی و مدهوش میکنیای ماهی طلایی مرذاب خون من خوش باد مستیت که مرا نوش میکنیتو،دره بنفش غروبی و روز را بر سینه میفشاری و خاموش میکنیدر سایه ها،فروغ تو بنشست و رنگ باخت او را به سایه از چه سیه پوش میکنی
[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 11:21 عصر ] [ sina saliminia ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |