سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق اول،عشق آخر
 
لینک دوستان

آسمان

حقّ طبیعیّ تو بودند آسمان ها
افتاده ای در دام این کفترپران‌ها

مانند دخترهای زیبای دهاتی
آن ها که می‌افتند در چنگال خان‌ها...

از چارراه شهر با خنده گذشتی
شاعر شدند آن‌ روز کلّ پاسبان‌ها

تعظیم آوردند پیش ابروانت
از آن‌ زمان ناراست شد قدّ کمان‌ها

کرده سیاه این روی، چشم ماه‌ها را
کرده سپید این چشم، روی سرمه‌دان‌ها

لب می گذاری، چای می‌نوشی و کارم
حسرت به هر چیزی‌ست، حتی استکان‌ها

تلخم، وَ ناموزون، ولی آرام و ساده
مثل صدای نی‌لبک‌های شبان ها

بگذار هرکس هرچه می‌خواهد بگوید
دیگر نمی‌لرزد دلم با این تکان‌ها

آن‌کس که قلبش لخته لخته زخم باشد
ترسی ندارد دیگر از زخم زبان‌ها

 

 


[ شنبه 91/8/6 ] [ 9:11 عصر ] [ sina saliminia ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 114959
ابزار پرش به بالا